ابوایمن، از خطبای ارجمند قم، از کتاب من لایحضره الخطیب چنین نقل میکند:«حضرت امام رضا (ع) نامهای خطاب به حضرت معصومه (س)مرقوم فرمود و آن را توسط یکی از غلامانش به مدینه منوره ارسال کرد و به آن غلام نشانه خانه حضرت موسی بن جعفر (ع) را داده بود تا او از کسی نشانی نپرسد. غلام، خود را به مدینه رسانید و نامه را به خدمت حضرت فاطمه کبری (س) تسلیم نمود. حضرت معصومه (س) بلافاصله پس از مشاهده نامه برادر، آماده سفر به ایران شدند. همچنین برخی مورخین ارسال نامهای شبیه به همین را برای حضرت احمد بن موسی(ع) نیز قید نمودهاند.
بنابراین یکی از دلایل مهم هجرت امامزادگان را میتوان دعوت حضرت رضا (ع) عنوان کرد. این هجرت با توجه به استقبال و احترام ایرانیان به سادات خاندان پیامبر (ص) و از طرفی دورتر بودن ایران از خفقان خلفای عباسی انجام شد و همچنین باید توجه داشت که در برخی مناطق ایران حکومت های اسلامی مستقلی تشکیل شده بود. علی التحقیق، حضرت معصومه (س) به طور ناشناس و همراه با کاروانی که عازم مرو بود به ایران تشریففرما شدند.
در اوایل قرن سوم، حضرت شاهچراغ به قصد دیدار برادر بزرگوارش امام رضا (ع) رهسپار ایران شد و در این مسافرت بالغ برن 1200 از امامزادگان و ذراری ائمه(ع) ایشان را همراهی میکردند. پس از شهادت حضرت احمد بن موسی (ع) در سال 203ه.ق به دست قتلغ خان، استاندار شیراز، هر یک از اصحاب حضرت شاهچراغ و امامزادگان به مناطقی امن مانند گیلان و دیلمستان پناه بردند و از جمله ایشان حضرت فاطمه اخری (س) بود که در آن سال حدوداً 24 ساله بود. در گیلان، دولتهای اسلامی مستقل حکمرانی میکردند و جنگلهای انبوه نیز مانع نفوذ ایادی خلفای عباسی شده بود. بنا به استناد بحرالعلوم گیلانی، حضرت فاطمه اخری (س) پس از سکونت و توطّن در منطقه گیلان و رشت، چند سالی در قید حیات بودند.
واللّه اعلم